دهه 1940، دهه ظهور نظریه های اثرگذار درباره ماهیت اطلاعات است. از زمانی که اطلاعات ارزش حیاتی پیدا کرد، دانشمندان و متخصصان در این فکر بودند که چگونه اطلاعات یک عبارت یا پدیده را مورد سنجش قرار دهند. احساس نیاز به سنجش میزان اطلاعات، تولد نظریه هایی بود که سرآغاز آن ها نظریه ریاضی ارتباطات شانون در سال 1948 است. در تامل درباره نظریه های مطرح شده نوعی عینی گرایی و ذهنی گرایی را شاهد هستیم که نشاط دلیل این دو رویکرد را ناشی از خصیصه های چند وجهی و استعاری مفهوم اطلاعات میداند.
رویکرد عینی گرا به اطلاعات ناشی از پندار آماری به اطلاعات بود. اطلاعات از نظر عینی گرایان میزان سیگنال و پیامی است که به سمت گیرنده ارسال شده است و سنجش محتوای پیام و درست بودن یا نادرست بودن آن، مفید بودن یا نبودن آن برای گیرنده ملاک نبوده است (مقاله نظریه معناشناختی اطلاعات، علی منصوری)
کلود شانون ریاضیدان و مهندس برق و استاد آمریکایی رمزنگاری بود که بهعنوان «پدر نظریه اطلاعات» شناخته میشود. او در سال ۱۹۴۸ میلادی با انتشار مقاله ای تحت عنوان “نظریه ریاضی ارتباطات” عملاً پایه های نظریه خود را بنا نهاد و بهشهرت رسید.
این مقاله با تمرکز بر یافتن روشی برای کدگذاریِ اطلاعاتِ فرستندهای فرضی تدوین شده بود. شانون در تحقیقات مرتبط با مقاله از نظریهی «احتمالات نوربرت وینر» استفاده کرد. شانون در مقالهاش، مفهومی بهنام انتروپی اطلاعات را مطرح کرد که برای اندازهگیری قطعیت نداشتن پیامها تدوین شد. همین مفهوم پایههای نظریه اطلاعات را شکل داد.
این نظریه كه شاخه ای از ریاضیات كاربردی محسوب می شود به موضوع چگونگی كمّی كردن دادهها می پردازد و بدین ترتیب دانشمندان را قادر می سازد تا ظرفیت سیستم های مختلف برای ذخیرهسازی، انتقال و پردازش داده ها را محاسبه كنند. علاوه بر این، این نظریه به موضوع مهم چگونگی فشرده سازی اطلاعات نیز می پردازد به گونه ای كه بتوان حداكثر میزان داده ها را با حداقل خطا ذخیرهسازی و مخابره كرد.
نظریه ریاضی: ارسال، دریافت، و ذخیرهسازی بهینهی دادهها و اطّلاعات را نظریه اطّلاعات مینامند.(لینک منبع)، نظریه اطلاعات مطالعه علمی کمی سازی، ذخیرهسازی و ارتباط اطلاعات دیجیتال است (لینک منبع)
در نظریه اطلاعات، مقدار اطلاعات را بر اساس مقدار میانگین بیت های اطلاعاتی مورد نیاز (جهت ذخیرهسازی یا انتقال) بیان می كنند. جالب است بدانید كه واژه “بیت” به عنوان واحد اطلاعات برای نخستین بار توسط خود شانون مورد استفاده قرار گرفت، واژه ای كه هم اكنون در كل جهان فراگیر شده است. (لینک منبع)
نظریه اطلاعات در اصل، نظریهای درباره انتقال علامت است. این نظریه مثال روشنی از مکتب فرایند است که ارتباطات را انتقال پیامها میداند؛ نه مبادله معنا.
نظریه ریاضی، یکی از نخستین مدلهای امروزی ارتباط است، که در دوران جنگ جهانی دوم در آزمایشگاههای شرکت تلفن بل، در آمریکا طراحی شد. این مدل را کلود شانون (ریاضیدانی که با شرکت تلفن بل کار میکرد) و وارن ویور (مدیر اجرایی تحقیقات علمی) در سال 1949 منتشر کردند.
شانون و ویور نظریهای را ارائه کردند که توانایشان میساخت به مشکل چگونگی فرستادن حداکثر مقدار اطلاعات از یک مجرای معیّن و چگونگی اندازهگیری ظرفیت مجرا برای حمل اطلاعات نزدیک شوند.این تمرکز، به مجرا و ظرفیتش با سابقهی مهندسی و ریاضی آنان تناسب دارد؛ اما آنان ادعا میکنند که نظریهشان در کل مسئله ارتباطات انسانی کاربرد دارد.
دلمشغولی شانون و ویور اساسا این بود که چگونه پیامهای تلفنی و تلگرافی که ناقص و نادرست منتقل میشوند، موجب سوء تعبیر میشوند.
منبع اطلاعات؛ فرآیند ارتباطی با منبعی شروع میشود که از میان تمام پیامهای ممکن، یک پیام را انتخاب میکند.این پیام ممکن است بهشکل کلمات شفاهی یا نوشتاری، نتنوشتههای موسیقی، خود موسیقی، تصاویر، یادداشتهای ریاضی، منطق ریاضی، حرکات بدن، حالات چهره یا شماری دیگر از اشکال موجود باشد.انتقالدهنده، برروی پیام کار میکند؛ تا آنرا بهصورت علامتی مناسب انتقال در یک مجرا تبدیل کند.پیام، فقط میان منبع و انتقالدهنده و نیز میان گیرنده و مقصد وجود دارد. فقط یک "علامت" میان انتقالدهنده و گیرنده سفر میکند،نه پیام.
علامت؛ که با توجه به هر نظام ارتباطی، اشکال مختلفی خواهد داشت.(مثلا:علامت در رادیو و تلویزیون، امواج الکترو مغناطیسی است).
مجرا؛ همان وسیله مورد استفاده برای انتقال علامت از انتقالدهنده به گیرنده است.هنگامی که از تلفن استفاده میکنیم، سیم، مجراست، علامت، جریان الکتریکی است که از سیم میگذرد و انتقالدهنده(دهنی تلفن) فشار صوت کلمات را به جریان مختلف برق تبدیل میکند.
ظرفیت مجرا؛ در اصطلاحات مربوط به این نظریه، تعداد علامتهایی که یک مجرا میتواند انتقال دهد ظرفیت مجرا محسوب نمیشود؛ بلکه اطلاعاتی است که یک مجرا میتواند انتقال دهد؛ یا توانایی مجرا برای انتقال چیزی است که از منبع اطلاعات، تولید شده است.
گیرنده؛ وقتی انتقالدهنده پیامی را برای انتقال در یک مجرا رمزگذاری میکند، گیرندهای باید پیام را از علامت انتقال دادهشده، بازسازی کند.معمولا عمل گیرنده برعکس عمل انتقالدهنده است؛ یعنی گیرنده، در علامت انتقال دادهشده، دوباره تغییراتی میدهد؛ تا بهصورت پیام درآید و این پیام را به مقصدی میفرستد(گیرنده در پخش رادیو و تلویزیونی، دستگاه رادیو یا تلویزیون است).
مقصد؛ شخص یا چیزی است که پیام برای آن در نظر گرفته شده است(در رسانههای جمعی، مقصد عضوی از مخاطب است، خواننده، شنونده یا بیننده).
بازخورد؛ مفهوم بازخورد(پسخورد)را اوّلین بار نوربرت وینر، طرح کرد.بازخورد، باعث میشود تا یک سیستم، امکان اصلاح عملیات خود را پیدا کند. در رسانههای جمعی انواع زیادی از بازخورد وجود دارد؛ مثل نامه و تلفن خوانندگان و شنوندگان و ....
اختلال؛ اختلال، هرچیز اضافه شده به علامت است، که مورد نظر منبع اطلاعات نیست. در اصطلاح نظریهی اطلاعات، اختلال ممکن است، تحریف صوت در تلفن، رادیو، تلویزیون یا فیلم، تحریف شکل یا سایه انداختن در تصویر تلویزیون، سیاه شدن عکس هنگام تکثیر، یا اشتباهات انتقال در تلگراف یا ... باشد. بهعبارت دیگر اختلال، معادل میزان اطلاعات از دست رفته است.
در نظریهی اطلاعات، ارتباط هنگامی روی میدهد که در سیستم مشابه با واسطه یک یا چند سیستم غیر مشابه بههم وصل شدهاند. در نتیجه انتقال علامت، طی یک زنجیره، وضعیتهای یکسانی پیدا میکند.
ادامه مطلب
شانون و ویور برای مطالعه ارتباطات، سه سطح از مسئله را به این ترتیب مشخص کردهاند.
مسائل فنی؛ با چه دقت و صحتی، میتوان نمادهای ارتباطی را انتقال داد؟
مسائل معنایی؛ نمادهای منتقلشده با چه دقّتی معنای مطلوب را میرسانند؟
مسائل تأثیرگذار؛ به چه میزان، معنای دریافتشده به نحو دلخواه بر رفتار مخاطب تأثیر خواهد گذاشت؟
حشو و آنتروپی:
مفهوم حشو، وابستگی نزدیکی به "اطلاعات"دارد.حشو یعنی اینکه یک پیام، پیشبینیپذیر یا قراردادی باشد؛ آنتروپی (یک معیار کلیدی در نظریه اطلاعات آنتروپی است) متضاد آن است. حشو نتیجه پیشبینیپذیری زیاد و آنتروپی نشانه پیشبینیپذیری اندک است. بنابراین پیامی با پیشبینیپذیری اندک را میتوان دارای آنتروپی و "اطلاعات"بسیار دانست. برعکس پیامی با پیشبینیپذیری زیاد، دارای حشو بسیار و "اطلاعات" اندک است. اگر به دوستی در خیابان بربخورم و بگویم: "سلام"، پیامی با پیشبینیپذیری و حشو بسیار فرستادهام.حشو، نه تنها در ارتباطاتِ مفید لازم است، بلکه درجهای از حشو برای ارتباط برقرار کردن با دیگران، کاملا حیاتی و ضروری است. امکان ارتباط بدون حشو در مقام عملی، چنان نادر است که گویا محال است. (لینک منبع)
ویژگی های نظریه ریاضی اطلاعات:
در این نظریه به محتوا پرداخته نمی شود. شانون کاری به محتوا ندارد و قلمرو معنا
در زمینه کاری او قرار نمی گیرد.
این مدل درباره طبیعت ارتباط فنی پژوهش می کند.
در این مدل و مدل مکمل آن سعی بر کم کردن خشه در ارتباط فنی است.
این مدل متاثر از برخی ویژگی های اطلاع و ارتباط نظیر آنتروپی و افزونگی است.
اطلاعات به عنوان کاهش دهنده عدم قطعیت به کار می رود.
ماهیتی عینی گرا با رویکردی آماری به اطلاعات دارد.
خشه و انواع آن:
هرگونه وقفه در استنباط معنا را خشه گویند. هر چه اطلاعات دارای خشه شود، دریافت و یا شکل دادن هر معنایی در آن دشوارتر است.همچنین هر چیزی که بین انتقال و دریافت به علامت افزوده شود بی آنکه منبع پیام قصد آن را داشته باشد.
اختلال، معادل میزان اطلاعات از دست رفته است.
انواع خشه از نظر باد:
خشه حقیقی
اختلال شنوداری بین منبع و دریافت کننده که این نوع خشه شایعترین عیب و اشکالی است که ارتباط فنی دچار آن میشود و در عین حال از همه اشکالات آسانتر میتوان آن را شناخت و رفع کرد که در ارتباط فنی نظیر ارتباط تلفنی، رادیویی یا تلویزیونی همیشه احتمال بروز اختلال بر اثر هوا و یا سایر پیشاورهای طبیعی یا نوعی اختلال فنی وجود دارد که ممکن است اختلالی در دریافت و درک پیام ایجاد نکند.
خشه زبانی
که بهترین مثال وقتی است که دو نفر با دو زبان مختلف با هم صحبت میکنند و هیچ کدام هم زبان دیگری را نمیفهمد. مسئله تفاوتهای ملی یا محلی هم ممکن است موجب نقض تفاهم شود این خشه تا حدودی معلول جغرافیا و عرف و سنت است و زمان هم عامل مهمی در این نوع خشه است. ادراک بازنمونی هیچ انسانی دقیقاً منطبق با ادراک بازنمونی یک انسان دیگر نیست. بنابراین ممکن است خوانندهای یک عبارت از یک کتاب را طوری بخواند و بفهمد که مقصد نویسنده نبوده است علت هم این است که با نمونهایی که هر یک از افراد از افکار و عقاید دارند فرق میکند و باعث ایجاد خشه میشود.
خشه درونی
افراد آدمی موجوداتی عقل مندند و لذا رفتاری قاعدتاً معقول دارند و هنگامی که با رفتارهای غیرعقلانی مواجه میشوند سعی میکنند با تبیین عقلانی رفع و رجوعش کنند که این کار محکوم به شکست است. زیرا عقلانیت و ضد عقلانیت اساساً با هم در تضاد است. عقانیت یک پدیده قیاسی است ولی رفتار غیرعقلانی بر پایه این قضایا نیست. به معنای همسازی مطلق نیست ولی سعی میکند که ناهمسازی را به حداقل برساند اما ناهمسازی دقیقاً همان چیزی است که رفتار غیرعقلانی به دست میدهد. رفتار غیرعقلانی در ارتباط ممکن است حاصل ابهام یا فقدان تفاهم باشد بنابراین کسی که از نظام عقلانی موسوم به کتابخانه استفاده میکند باید از شیوهای عقلانی برخوردار باشد که این معضل به دو صورت پیش میآید:
1- استفاده کنندهای که شیوه برخورد عقلانی با کتابخانه دارد نخست باید با عقلانی بودن کتابخانه آشنا باشد تا کتابخانه معنایی صریح داشته باشد.
2- شناخت نداشتن هم ممکن است حکم خشه درونی را پیدا کند.
خشه روانی
انواع خاصی از اطلاعات، تأثیرهای شخصی بر رفتار انسان دارند. اخبار خوب و بد موجب نوسان هایی در خلق و خون افراد میشوند و گاه ممکن است این تغییرات شدید باشند. (لینک منبع)
کلاپ تعدادی از فرضیات مربوط به رابطه بین خشه و ذات های اجتماعی را به صورت زیر صورت بندی کرده:
1- هرقدر نظامی بزرگتر و پیچیدهتر باشد احتمال اضافهبار حاصل از خشه اجتماعی نظام به طور کلی، به علت تنوع کانالها، فرایندهای سازگار و تصمیم گیرندگان کمتر است.
2- در مواردی که بازار بسیار گسترده و شامل محصولات جورواجور و فشار رقابتی برای خرید و اتخاذ تصمیمهای اقتصادی باشد خشه اجتماعی شدید است.
3- وقتی نوآوری تکنولوژی سریع باشد و مردم را مجبور به سازگاری و کسب مهارتهای تازه اعم از کار یا فراغت کند خشه اجتماعی شدید است.
4- هر قدر یک نظام رسانهای پیشرفتهتر و بروندادش بیشتر باشد، احتمال اضافهبار حاصل از خشه اجتماعی هم بیشتر است.
5- کسانی که به ذخایر اطلاعاتی بزرگ دسترسی دارند و مسئول این ذخائر هستند بیشتر در معرض اضافهبار حاصل از خشه قرار دارند.
6- حرفه ای که پردازش اطلاعات در آنها سریع است بیشتر دستخوش اضافهبار حاصل از خشه هستند. مثلاً پزشک جماعت اطلاعات را سریعتر از کشاورز پردازش میکند.
7- مشاغلی که مستلزم ارتباط یا تماس عمومی با جمع کثیری از ارباب رجوع است بیشتر دچار اضافهبار میشوند تا مشاغلی که مماس آنهابا مردم یا ارباب رجوع بسیاری است.
8- سازمانها یا اشخاصی که کارشان رفع و رجوع مشکلات حاد و فوری است در معرض اضافه بار حاصل از خشه اجتماعیاند.
خشه و کتابخانه:
کتابخانه خود قربانی خشه است. کتابخانه ها غالباً در خدمت انبوهی ارباب رجوع ناهمگون و غیرمتجانس است. محصولات و خدمات کتابخانه بیش از بیش متنوعتر می شود. تغییر تکنولوژیک واقعیت دارد و بسیاری از استفاده کنندگان نیازهای فوری و فوتی دارند. کمبود فضای نگهداری منابع کتابخانه در عمل نیز بر وخامت مشکلاتی که از سرعت پیدا کردن آنتروپی زای اطلاعات حاصل میشود میافزاید. قدرت مصرفی کتابخانه بیشتر بسته به ملاحظات اقتصادی است. با این وجود هنوز هم این کتابخانه است که بیش از سایر منابع، اطلاعات در اختیار استفاده کننده می گذارد. درونداد، عملکرد و برونداد کتابخانه ممکن است توازن خود را از دست بدهد و در این نوع وضعیت عدم تعادل چیزی باید کوتاه بیاید.
تحلیل کار بیش از حد به کتابخانه هم موجب اضافهبار و در نتیجه موجب خشه میشود. به نظر میرسد که شناختی نسبت به مفاهیم ظرفیت کانال و اضافهبار درخصوص کتابخانه وجود ندارد.
انجمن کتابداران آمریکا خط مشی هایی را به عنوان سازمان و سیاست های عملی برای اینکه هر فرد بتواند به اطلاعات مورد نیازش در موقع لزوم و به شکلی قابل استفاده از طریق کتابخانه و خدمات اطلاع رسانی که فراهم شده اند دسترسی داشته باشند ارائه داده اند که اهداف آن از این قرار است:
1- همه افراد به طوری برابر به کتابخانه ها و خدمات اطلاع رسانی دسترسی داشته باشند.
2- آموزش لازم برای استفاده از اطلاعات در اختیار همه باشد.
3- اطلاعات دولتی به شکلی گسترده و به آسانی در اختیار قرار گیرد.
4- مجموعه های کتابخانه ای برای استفاده افراد، حاوی همه انواع دانش ها و اطلاعات، ایجاد، اداره و نگهداری شود.
5- دسترسی به اطلاعات به وسیله سازمان کتابشناختی تسهیل شود.
6- استفاده از کتابخانه بسیار زیاد باشد.
7- حق عضویت مانعی برای دسترسی به کتابخانه و خدمات آن نباشد.
البته این هدفها فقط به هزینه مالی محدود نمی شود. کتابخانه حکم یک نظام ارتباطی را برای استفاده کننده دارد و معمولاً سعی می کند تا خشه را با فهرستنویسی و رده بندی کم کند. غرض از این کارها در کتابخانه این است که به گنجینه عظیم اطلاعات انباشته شده در کتابخانه با توصیف اقلام فیزیکی و با ایجاد ارتباط فکری بین ظروف مختلف محتوا و با گروه بندی اقلام مشابه ساختار بدهند. خشه درونی ممکن است حاصل منطقی و معقول بودن باشد که فی الواقع یعنی اگر هم استفاده کننده و هم کتابخانه منطقی و معقول باشند ارتباط هم به بهترین صورت انجام میگیرد که شرط این تفاهم آشنایی با قواعد است.
خشه و کتابدار:
چون بودجه کتابخانه ها بسیار محدود است و تعداد کارکنان آن نیز معمولاً کم است و در بسیاری از موارد کارها با کامپیوتر انجام میشود ولی در بسیاری از موارد مثل خدمات عمومی وجود تبادل اجباری است و کامپیوتر نمی تواند پاسخگوی سوالهای مرجع باشد. در بعضی مواقع کتابدار با ارائه خدماتی پیش از توان خود فایده هر یک از خدمات را برای استفاده کننده کمتر میکند. در اینجا کتابدار به صورت یک کانال پرخشه در میآید. مجرایی از ارتباط که ظرفیت مشخص و محدودی دارد که سعی میشود بیش از حد پیام از آن منتقل شود.کتابخانه و کتابدار باید بفهمند که قربانی اضافهبارند اما نباید خشه حاصل را تقویت کنند آنها می توانند نقش میزان کننده داشته باشند و انتقال اطلاعات را به استفاده کننده تنظیم کنند.
گردآوری: ملیحه باغبان، دانشجوی دکتری بازیابی اطلاعات، دانشگاه الزهرا (س)
این نظر توسط حدیثه حیدری در تاریخ 1401/07/21 و 11:44 دقیقه ارسال شده است | |||
از کدام قسمت باید سایت تکمیل شود که رمز فایل موردنظر قابل مشاهده باشد.
با تشکر. پاسخ : سلام دوست عزیز
به محض تکمیل مطالب، پست رو باز خواهم کرد. نیاز به عضویت نیست موفق باشید |